خاك خوشبخت سالها پيش از اين زير يك سنگ گوشه اي از زمين من فقط يك كمي خاك بودم همين يك كمي خاك كه دعايش پر زدن آن سوي پرده ي آسمان بود آرزويش هميشه ديدن آخرين قله ي كهكشان بود خاك هر شب دعا كرد از ته دل خدا را صدا كرد يك شب آخر دعايش اثر كرد يك فرشته تمام زمين را خبر كرد و خدا تكه اي خاك برداشت آسمان را در آن كاشت 59 اسلاید ...