مقدمه پيشرفت سريع و شگرف فناوري، همراه با افزايش روزافزون رقابت دربازارهاي جهاني، مديران واحدهاي اقتصادي را به توليد محصولاتي با كيفيت بالا، ارائه خدمات مطلوب به مشتريان و در نهايت كاستن از هزينه تمام شده كالا و خدمات ترغيب مي كند. منشا ثروت زايي بنگاه هاي اقتصادي و سازمان ها مشتريان هستند و تنها مشتريان رضايتمند و خشنود وفادار مي مانند و به صورت پايدار به ايجاد ثروت در سازمان ها ادامه مي دهند. رضايتمندي مشتريان نيز به آن بستگي دارد كه ما تا چه ميزان در مقايسه با رقبا محصول و خدمات ارزشمند و داراي كيفيت را با قيمت مناسب و در زمان مناسب به آنان عرضه مي كنيم. «مديريت هزينه» مفهومي است .مديريت هزينه فلسفه بهبود است زيرا مي كوشد راه هاي مناسب براي تصميم گيري هايي كه متضمن ارزش آفريني براي مشتريان، همراه با كاهش هزينه هاست را بيابد. در مدل ها ي سنتي رفتار هزينه ها در حسابداري مديريت، هزينه هاي متغير نسبت به تغييرات حجم فعاليت به طور متناسب افزايش يا كاهش مي يابند. به اين معنا كه بزرگي تغييرات در هزينه ها تنها به بزرگي تغييرات در حجم فعاليت وابسته است و ج ...